عشق مغرور من پارت ۲
بپر ادامه
رمان عشق مغرور من
p2
💓خیلی گرمه هوووووف
بلاخره نوبتم میشه و میرم جلو
💓میشه لطفا یه......
💚برو کناربچه، یه آبمیوه بده، خنک باشه که جیگرم حال بیاد خیلی گرمه.
💓نوبت من بود ها
💚هه توی فسقلی کیلو چندی بابا
💓فسقلی. نشونت میدم
یقشو میگیرمو یه چک تو صورتش میزنم
هلم میده وصورتشو میگیره. از عصبانیت سرخ میشه
منم که میبینم اوضاع خیلی خیته زودی در میرم.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💓دیگه بهتره برم خونه. خیلی گرمه
ناگهان پام لیز میخوره. چشامو میبندم و آماده ی یک سقوط دردناک میشم. که یکدفعه به یک چیز نرم میخورم. چشامو آروم باز میکنم. گند بزنن به این شانس
💚💓باز تو
با تمام سرعت میدوم که دستمو میگیره. رومو سمتش میکنم
💚یه بار دیگه مزاحمم بشی میکشمت
💓هه اونوقت چطوری؟؟؟؟؟؟؟
💚آدمشو دارم
💓وای وای ترسیدم
پقی میزنم زیر خنده
💚حالیت میکنم
یه دندون قروچه میکنه و سوار ماشینش میشه.
با خنده را میافتم که گوشیم زنگ میخوره
💓بلو اله؟
🧡مرگ😂
💓چی شدع
🧡این مرتیکه اومده برا معامله بهش میگم تو نیستی گوشش بدهکار نیست
💓اه. بهش بگو الان میام
🧡ب.. باشه خداف.... فظ
💓بای
گوشی رو قطع میکنمو به سمت مغازم میرم.
ادامه دارد.......